من که اول منظورشو نفهمیدم...
بعد دیدم خیلی حرفه ای داره صدای گربه در میاره :)))
دیگه خودتون قیافه ی پرسنل رستوران رو تصور کنید:)))
منم که ترکید بودم از خنده خودمو خیلی جدی گرفتمو به صاحب رستوران گفتم :
این چه وضعشه آخه ..؟؟؟ گربه؟؟؟
اونم تو رستوران؟؟
زنگ بزنم اداره ی بووووووق بیاد در رستوران رو ببنده؟؟
بنده خدا افتاد به التماس و معذرت و خواهی و اینا...
{دوستم همچنان با اراده ی مثال زدنی مشغول در اوردن صدای گربه بود... کارکنان رستوران هم با کفش و کفگیر و قابلمه دنبالش بودن :)))}
یهو دوستم صداش گرفت !
همه چی لو رفت...
هیچی دیگه تا جایی که من چشمم کار میکرد دوویدن دنبالش...
سه چهار روزه هم ازش خبری نیس =)))
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در یک شنبه 25 خرداد 1393برچسب:, ساعت 17:36 توسط IRMA
| نظر بدهيد